Alamgirnama

[Page 435]

1. زکر اکرام عام حضرت شاهنشاهی و بخشیدن باج غله و دیگر اجناس و حاصل راهداری کل مملکت محروسه

حضرت واهب العطیات جلت کبریاوه که بعلم ازلی شناسای احوال عامۀ خلائق و کامۀ برایاست چون گروهی از بدائع نوع بشر را بانظار خیر و رحمت رانوار فیض و نعمت سزاوار داند و و خواهد که آن زمرۀ نیک بخت را از اهل دیگر قرون و اعصار که اکثر دست فرسود جور روزگار بوده رتبۀ امتیاز بخشد هراینه [Page 436] بلقنضلی لطف کامل خسودی نیک رای عادل و شهریاری بلند همت دریا دل برایشان گمارد که ترقی درجات عزو جاه برترفیه حال عهاد(؟)الله مقصور شمارد و اعتلای مدارج دولت و سروری از سلوک جادۀ رعیت پروی چشم دارد از وسعت دستگاه جود و کرمش خلائق از تنگیهای ایام باز رهند و بمیامن نضائل و نعمش جهانیان داد آسائش و کامرانی دهند بینوایان قلیل البضاعة از مآثر احسان عامش بطیب عیش و وسعت رزق فارغ الها زیند و مسکینان عدیم الاستطاعة از برکات اصطناع واکرامش آسوده و مرفه الحال باشند بحکم تفضل عام وجهۀ نتیش خیرت امر عموم بریت بود و بمقتضای لطف خاص پیشنهاد همتش رعایت حال خصوص رعیت باشد شاهد صدق این بیان کیفیت سعادتمندی دربافتگان این عهد میمنت مهد و زمان فرخنده عنوان است که ایزد جهان آفرین بمحض الطاف بیغایت آنمقبلان(؟) عافیت نصیدب را در سایۀ همای همایون فال این خدیو کرم پرور مرحمت گستر ظلم کاه عدل پیرای جهان افروز عالم آرای جای داده ابواب فیض و افضال و برو نوال این پرگزیدۀ ذو آلجلال بر روی روزگار آنها کشاده از فیض عاطفتش هرزمان بلطیفۀ احسانی خاص و هردم بوظیفۀ مرحمتی عام کامیاب میگرداند از جملۀ آن مراحم کاسله و مکارم شامله که درین ایام سعدلت پیرا جلوۀ ظهور نموده سرمایۀ رفاهیت حال جهانیان گردید عفو کردن جمیع و جوه راهد اریست در کل ممالک سحرمه و بخشیدن باج غلات و حبوبات و سائر اجناس ساکولات و مشوبات در اکثر بلاد معظمه چون درین [Page 437] دو سال بنابر وقوع سوانحی و حوادثی که درین دفاتر مآثر نصرت و فیروزی گزارش پزیرفته بعضی فتورات در ممالک هندوستان فیض سکان روی نموده زان رهگذر ی الجمله اختلالی بحال سنگه رعایا راه یافته بود و دو ایام ظهور شورش و فترت بسبب بغی و طغیان متمردان هر ناحیت درین مملکت سپهر بسطت گشت و زرع وضبط و عمل نیز چنانچه باید بوقوع نیامده و درهرجا زراعتی شده بود اکثردستخوش تاخت بوقوع نیامده و درهرجا زراعتی شده بود عصیان منشان گردیده ازین جهت سعر غلات و حبوبات بالا رفته بود لاجرم درین خجسته هنگام سعادت فرجام که غبار فساد ملک و دولت بآب تیغ اقبال شهنشاه عدو سوز فرو نشسته اورنک عظمت داستقلال بفر وجود مسعود آن حضرت زیب و زینت پزیرفته بود مراحم خسروانه برحال کافۀ رعایا و قاطبۀ برایا بخشوده سلسلۀ عاطفت عمیم بادشاه عادل باذل مهربان کریم بجنبش آمد و رای عالم آرای بقصد جبر و تدارک این حوادث اقتضای رای گرامی عام و احسانی شامل تام نمود که صغنیرو کبیر و غنی و نقیر و مومن و کافر و مقیم و مسافراز عوائد فوائد آن بهره مند گردند و بنابرین نیت علیا نخست در جمیع طرق و مسالک ممالک و دیگر اشیا و اجناس که قبل ازین همیشه گرفتن آن در محال خالصات سرکار پادشاهی مقرر معمول بود و داخل ابواب جمع گشته بخزانۀ عامره میرسید و در مواضع تیول و اقطاعات امرا و منصب داران و حدود زمیندارابها در وجه تنخواه جاگیر داران [Page 438] محسوب بود و خزانۀ موبور و گنجهای معمور از وجوه آن سرانجام توانستی نمود بمحض تفضل بادشاهانه لرسبیل دوام معاف فرمودند و پس از چندی از کمال مکرمت باج غله و دیگر اجناس ماکوله و مشروبه که بیشتر گرفتن آن در جمیع شهرها مقرر بود ازدارالخلافة شاه جهان آباد و مستقر الخلافة اکبر آباد و درارلسلطنة لاهور و بلدۀ مبارکۀ برهانپور و چندی دیگر از معظمات بلاد و معمورها و بسیاری از دیگر و جوه مال سائر در جمیع ممالک بروجه استدامت داستمرار بخشیدند تا رسد غلات و حبوبات و سائر اصناف ماکولات بر سبیل و نور از نزدیک و دور بجای که مهبط انوار نزول رایات عالیات باشد میرسیده باشد و درهرشهر و معموره ارزانی و فراوانی در اقوات مردم پدید آمده این معنی سرمایۀ عیش و رفاهیت خلائق گردد چنانچه باین جهت از سرکار خالصۀ شریفه هرساله مبلغ بیست و پنج لک روپیه که هفتاد و پنج هزار تومان رائج ایران است بخشیده شد آنچه از کل ممالک سحروسه بصیغۀ راهداری معفرگردید محاسب رهم و مستوفی اندیشه از عهدۀ ضیط و تعداد آن بیرون نتواند آمد و درین باب امثله جلیله و مناشیر مطاعۀ موشح بتاکید شدید و قدغن بلیغ بنام متصدیان هرصوبه و سرکار و فوجداران و کروریان اطراف و اقطار این کشور همایون آثار بطغرای نفاذ پیوست که من بعد دست از اخذ این و جوه که بخشیدۀ همت والا شکوهست کشیده و کوتاه دارند و گرزبرداران و یساولان واحدیان از جناب معدلت و جهانداری برای رسانیدن این احکام کرامت نظام و تقدیم سراسر منع و تاکید حکام بهمه صوبجات و ولایت معین [Page 439] گشتند و بمیامن این نضل عظیم و امتنان جسیم درکل ممالک فسحة المسالک هندوستان تفاوت فاحش در نرخ غلات بهم رسید و اگرچه چند سال متواتر بعد ازین نیز در بعضی از ولایت باران کمی کرده خشکی روی داد و بدان جهت ایام عسرت بامتداد کشید لیکن باشتداد نه انجامید و الحال اگر احیانا بعض سنوات در برخی از محال و بلاد بسبب قلت باران فتوری درمراتب کشت و کاروزرع روی میدهد و آفتی سماوی یاارضی اتفاق می افتد بدین جهت که از دیگر مواضع معموره بی زحمت باج و تمغا غلات موفوره بآن ناحیت میتواند رسید سکنه و قاطنان آنجا ار استیلای قحط ایمن اند و بشدت غلا ابتلا نمی یابند امید که ایزد جهان افرین پرتو عاطفت این بادشاه با داد و دین و خدمیو ظلم کاه معدلت گزین را تا انقراض زمان بربسیط زمین مبسوط داراد و همت بلند جنابش را همواره در اشاعت انوار لطف و کرم وازالت اثار جور و ستم به نیروی توفیق و تائید بخشاد هشتم محرم الحرام ده هزار روپیه وجه خیرات مقرر آن ماه بوساطت صدر الصدور بارباب استحقاق عطا شد درین ایام ذولفقار خان قرامانلو که در سلگ گوشه نشینان بود جهان گزرانرا پدرود نمود و عنایت بادشاهانه اسد خان خلف او و نامدار خان را که نسبت دامادی بآن خان مرحوم داشت بعطای خلعت نوازش نموده از لباس کدورت برآورد و از وقائع صوبۀ دکن معروض بارگاه جلال گردید که اختصاص خان صوبه دار برادر حسام الدین خان فوجدار بیجاکده باجل طبیعی بساط حیات در نوردیدند و عاطفت حسروانه شاۀ بیگ خان را که

2.

[Page 608]

سوم شعبان عاطفت بادشاهنه [Page 609] . ... ...... سراز کسوت حشمت عالی تبار فرخنده شیم محمد معظم را بعطای خلعت خاص سر اختصاص برخی میوهای دیگر بدرگاه جهان پناه آورده بودند بمرحمت خلعت و انعام دو هزار و پانصد روپیه و خواجه ابوثنای از خویشان عابد خان بعنایت خلعت و انعام سه هزار روپیه کامیاب موهبت گردیدند و سید فیروز بفرجدارئ سرکار ایلچ معین شده خلعت یافت ربهاو سنگه برادر راجه راجروپ زمیندار کوهستان جمون که عمری روزگار بجهالت کفر و ضلالت بت پرستی گزارانیده بود پون درین ایام بمیامن ارادت و عبودیت بادشاه دین پرور حق پرست پرتو هدایت و فروغ سعادت برزاویۀ باطنش تافته توفیق ادراک شرف اسلام یافته بود مراحم خسروانه او را بعطای خلعت فاخره و و اسپ و ماده فیل نواخته خطاب مرید خانی ارزانی داشت و و درین ماه فرخنده پانزده هزار روپیه باتفیا و سالحین و زمرۀ مستحقبن و محتاجین عطا شد از مآثر کرم پروری و رافت گستری خدیو احسان شعار مکومت آئین درین اوقات میمنت قرین کستردن ظلال بر و افضالست برمفارق کافۀ فقرا و عامۀ مساکین چون در سال بیماری الی(؟) حضرت که ایام شورش و فتور بود بنابر افساد متمردان و عصیان منشان که از فتنه جوئی و واقعه طلبی درهرگوشه سرخود سری برداشته دست جرات از آستین طغیان بر آورده بودند و آسیب تعدی و تطاول آنها بکافۀ رعایا میرسید درین مملکت سپربسطت گشت و زرع و ضبط وعمل چنانچه باید صورت [Page 610] نبست و مزروعات اکثر محال بنهب و غارت بیداد مفسدان بد نهاد رفت و درین چند سال همایون فال نیز برشکال بکمال نشد و گاهی در اول موسم و بعضی اوقات در آخر فصل کمی باران روی داد درین اوقات فیروزی سمات که این حالت بامتداد کشیده بود در اکثر این ممالک فسیة المسالک اثار عسرت و غلاشائع گشته چهرۀ حال فقرا و مساکین و مشارب عیش بینوایان و خاک نشینان ازان غبار آلود گشت چنانچه در امور معیشت و تحصیل اقوات که مناط زندگانی وسرمایۀ بقای نوع انسانی است تهی دستان وبی کان ذل سوال و رنج طلب میکشیدند و دردیشان و مسکنت کیشان در کمال صعوبت و تعب بسر میبردند و در دار الخلافة شاه جهان آباد که مجمع طرائف امم و مزدحم خلائق عالم است باوجود فقرای شهر از قری وقصبات اطراب و نواحی نیزرعایا محنت زده آفت رسیده از غایت اضطرار با اهل و عیال بقصد در یوز و تحصیل قوت رو بشهر آورده ضمیمه فقرای انجاشدند و از نهایت کثرت و انبوهی این گروه وظایف خیرات مقرر سرکار بادشاهی و وجوه انفاقات و مبرات مردم نایرۀ جوع و طلب آنها فرونمی نشانید بنابرین عاطفت بادشاه دریانوال برحال آن مسکینان شکسته بال ترحم فرموده حکم جهان مطاع از پیشگاه تفضیل و اصطناع صادر شد که بغیر از لنگرهای مقرر که از سرکار خاصۀ شریفه هر روز آنجا طعام برای فقرامی پزند ده لنگر دیکر در شهر و دوازده لنگر در پرگنهای نواحی دار الخلافه قرار داده هر روز دو وقته طعام وافر به جهت مساکین ترتیب دهند و همچنین فرمان همایون بصدور [Page 611] پیوست که در مستقرالخلافة اکبرآباد ودار السلطنة لاهور نیز سوای وجوه خیرات مقرر لنگرهای تازه بدستور دارالخلافة احداث نمایند و اهتمام این خیر عام بعهدۀ معتمدان دیانت شعار فرموده جابجا داراغگان و محصلان گماشتند و بامرای بارگاه خلافت عمدهای پیشگاه سلطنت نیز تا هزاری منصب حکم اشرف صادر شد که بقدر تفادت مراتب و درجات مناصب از جانب خویش لنگرها مقرر ساخته راتب خیر و موائد انفاق مرتب دارند و باین دستور هر روز اطعام فقرا می نموده باشند و از غایت اعتنا و اهتمام بشان این امر برامرا نیز محصلان تعیین فرمودند که بمراسم تاکید و قدغن پرداخته نگذارند که کسی از فرموده تخلف ورزد و از میامن برکات رافت و احسان ابن سایۀ لطف و مرحمت یزدان بنوعی سماط کرم کسترده شد و نوالهای نوال آماده گشت که هرروز خلقی بدان انبوهی کامیاب آن موائد گشته از رنج جوع و عسرت و تعب دریوزه و طلب رستند و بیمن فضل و احسان خلیفۀ زمان بسعت عیش و رفاهیت حال پیوستند ودعای اجابت اسرآن گروه ضمیمۀ دیگرمبدل نشد رسم این خیر عام منقطع نگشت و چون بعرض اشرف رسید که غله از اطراف کم میرسد و مردم شهر در مواضع فروخت غلات هجوم آورده از اقویا برضعفا حیف و میل میرود نظم و نسق امور غله و اهتمام آن بفدائیخان مفوض گشته پنجاه کس از یندهای منصبدار و پنجاه یساول بهمراهی او تعیین یافتند و ازان جهت که عساکر گردون ماثر و جنود انجم شمار در دار الخلافة [Page 612] بسیار فراهم آمده کثرت لشکر در رکاب ظفراثر بمرتبۀ کمال رسیده بود فرمان شدکه نوئینا والا احتهام و امرای عظام نصف لشکروسپاه را درحضور نگاهداشته نیمی دیگر بمحال تیول و اقطاعات خویش فرسند تاهم در انبوهی خلایق شهر تخفیفی پدید آید و هم حال آنقریق بوسمت(؟) و رفاهیت گراید

3.

[Page 830]

یازدهم ماه مسطور بتقویض این رتبۀ والا و منزلت عظمی سرمباهات باوج کامرانی رسانید و بمطای خلعت خاص قامت امتیاز افراخت وافتخار خان بخدمت میر سامانی خلعت افتخار پوشید و ملتغت خان برادرش از تغییر او آخته بیگی شده خلعت یافت و روح الله خان بخدمت میر بخش گری احدیان از تغییر ملتفت خان منصوب گشته بعنایت خلعت مباهی شد از شرائف سوانح این اوقات قدسی برکات افزایش وجوه خیرات و مباراتست در عهد سلطنت اعلی حضرت هرسال درپنج ماه متبرک از خزانۀ احسان بادشاهاده مبلغ هفتاد و نه هزار روپیه بوسلطت صدر الصدور بارباب استحقاق درهریک از محرم و ربیع الاول دوازده هزار روپیه و در رجب ده هزار و در شعبان پانزده هزار و در ماه مبارک رمضان سی هزار و درهفت ماه دیگر خیرات را وجهی مقرر نبود ازا نجا که همواره همت قدسی نهمت شهنشاه موفق حق پزوه برکام بخشی خلائق و آنجاح مقاصد حاجت مندان مقصور و طینت لازم السعادتش بافاضت آثار کرم واشاعت انوار احسان سحاب آسا خورشید سان مفطور است درین وقت حکم معلی از پیشگاه فضل و مکرمت بصدر الصدور و متصدیان امور بیوتات صادر شد که دران پنج ماه متبرک بد ستور سابق عمل نموده در باقی شهور نیز که پیشتر وجه انفاقی مقرر نبود هرماه ده هزار روپیه بارباب استحقاق انفاق شود که وجوه خیرات مقرره از سابق و لاحق درسالی یک [Page 831] لک و چهل و نه هزار روپیه باشد تا ارباب احتیاج در تمام عرض سال بهراندوز وظائف خیر و افضال بوده هیچ هیچ وقت از مواهب پادشاهانه محروم نباشند و این مبلغ سوای زریست که از وجوه وزن مبارک شمسی و قمری درسالی دو نوبت دامن امید خلائق را لبریز نقد مقصود می سازد و دیکر مراتب خیرات و مبرات و وجوه انفاقات و ادرارات که از کید ضابطه و دستور بیرونست محاسب *دهم و مستوفی خیال بضبط و تعداد آن نتواند پرداخت

This is a selection from the original text

Keywords

خیرات, قحط, قحط

Source text

Title: Alamgirnama

Author: Muhammad Kazim Ibn-I-Muhammad Amin

Editor(s): Maulvi Khadim Husain, Abd Al Hai, Captain W.N.Lees

Publisher: College Press

Publication date: 1868

Original compiled c.1668-9

Edition: 1868

Place of publication: Calcutta

Provenance/location: This text was transcribed from images available at the Digital Library of India: http://www.dli.ernet.in/. Original compiled c.1668-9

Digital edition

Original author(s): Muhammad Kazim Ibn-I Muhammad Amin Munshi

Original editor(s): Maulvi Khadim Husain, Abd Al Hai, Captain W.N.Lees

Language: Persian

Selection used:

  • 1 ) page 435 to 439
  • 2 ) page 608 to 612
  • 3 ) 830 to 831

Responsibility:

Texts collected by: Ayesha Mukherjee, Amlan Das Gupta, Azarmi Dukht Safavi

Texts transcribed by: Muhammad Irshad Alam, Bonisha Bhattacharya, Arshdeep Singh Brar, Muhammad Ehteshamuddin, Kahkashan Khalil, Sarbajit Mitra

Texts encoded by: Bonisha Bhattacharya, Shreya Bose, Lucy Corley, Kinshuk Das, Bedbyas Datta, Arshdeep Singh Brar, Sarbajit Mitra, Josh Monk, Reesoom Pal

Encoding checking by: Hannah Petrie, Gary Stringer, Charlotte Tupman

Genre: India > chronicle histories

For more information about the project, contact Dr Ayesha Mukherjee at the University of Exeter.

Acknowledgements